همیشه معتقدم در یک رابطه اجتماعی، احترامی که تو به دیگران می گذاری بسته به احترامی هست که آنها برای خود قائل می شوند و احترامی که آنها برای خود قائل می شوند در احترامی که برای شخصیت تو قائلند نمود می کند. و این هیچ ربطی به رفتار آنها ندارد.
هیچوقت نفهمیدم یک اوتیس صدای اطراف رو اون طور که هست می شنوه و ما که نمی شنویم فکر می کنیم که اونها بیمارند یا اینکه اونها واقعا بیمارند و دچار نوعی توهمند. اما گاهی در صحبت با آدم های عادی احساس اوتیس بودن بد جوری آزارم می ده، انگار توضیح ساده ترین مسائل برای بعضیها احتیاج به ساعت ها بحث داره و گر نه موفق نمی شی که حرفت رو بزنی تازه اگر فکر نکنند که تو دیوانه ای!!!!
دیشب شیطان به نزدم آمد، از من خواست لطفی در حقش انجام بدهم خواست کمکش کنم به خدا ثابت کند انسان لیاقت سجده را ندارد.
به من وعده نزدیکترین مکان به خودش را در قعر جهنم داد. بیش از این طاقت التماسش را نداشتم؛ (باید اعتراف کنم وعده هایش هم من را وسوسه کرده بود) از او پرسیدم چه کنم؟ گفت: کافیست از فردا صبح به خودت مغرور باشی، تو را خداوند برتر از دیگران آفریده...
گاهی مکافات گناهان کوچک انسان های بزرگ بسیار سخت تر از مکافات گناهان بزرگ آدمهای کوچکه، پس اگر مکافات عملت زیاد تو را آزار نداده بدان دلیل آن نیست که گناهی نکرده ای شاید به این علته که ارزش زنهار رو نداری.